۲۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۶

ازدواج کودکان در هند بسیار زیاد است و دولت و قانونگذاران با توجه به ناهنجاری های این نوع ازدواج، قانونی را تصویب کردند که هرگونه مقاربت با یک دختر زیر هیجده سال، تجاوز محسوب می گردد. اما کارهای دولت تا زمانی که فرهنگ این نوع ازدواج ها در جامعه رواج داشته باشد نمود عینی نخواهد داشت و به همین خاطر بسیاری از جامعه شناسان خواستار نهادینه شدن فرهنگ حذف این نوع ازدواج ها در جامعه شده اند.

حکم دیوان عالی در مورد ازدواج کودکان هنجارهای فرهنگی را در هم شکست.

حکم اخیر دیوان عالی تسکین بی نظیری برای زنان قربانی ازدواج زود هنگام بود. به موجب این حکم مردی که با همسر کمتر از ۱۸ سال خود نزدیکی کند حکم تجاوز برایش بریده می شود. بنابراین، بحث و اختلاف بر سر سن ازدواج دختران و سن راضی شدن آنها به مقاربت به قانون کشیده شد. باید دید آیا این حکم آشکار خواهد توانست تاثیری بر روی پدیده ازدواج کودکان بگذارد یا نه؟

در مقایسه با سال ۱۹۲۹ زمانی که برای اولین بار این مسئله غیر قانونی اعلام شد، امروز اوضاع بهتری را شاهد هستیم. می توان گفت که ازدواج کودکان کاهش چشمگیری یافته است. هر چند به دلیل ثبت و ضبط ضعیف اطلاعات آمار و ارقام موثقی در دست نیست، اما تحقیقات نشاندهنده این است که یک سوم از زنان هندی در سن زیر ۱۸ سال ازدواج کرده اند. داده های سر شماری همچنین حاکی از شیوع مستمر ازدواج کودکان است. گفتمان های قدیمی که این پدیده را به عنوان "شیطان اجتماع" توصیف کرده بودند جذابیت خود را از دست داده اند. در برخی ایالات منجمله راجستان و بنگال، سن ازدواج دختران به ۱۴ سال هم رسیده است.

این واقعیت خیالمان را آسوده  می کند که هم اکنون سن ۱۸ سالگی به عنوان خاتمه دوران کودکی در نظر گرفته شده است نه ۱۲، ۱۴ یا ۱۶ سالگی. افزایش سن  دوران کودکی تا کجا می تواند امنیت و عزت نفس را در زندگی دخترانمان به ارمغان آورد؟ قضاوت در این مورد بسیار دشوار است. در شبکه های خبری به کرات تجاوز در دوران خردسالی و حتی در عنفوان کودکی را شاهد هستیم و نمی دانیم چگونه این اخبار را با واقعیت مقایسه کنیم. زمانی که در جامعه سن ازدواج زیر ۱۲ سال رایج بوده است افزایش سن ازدواج به ۱۴ سال به عنوان یک معیار افراط گرایانه تلقی می شود. دولت برای به تاخیر انداختن سن ازدواج دختران وقت صرف کرد و جنگ بین دولت و جامعه همچنان بر سراین موضوع ادامه دارد.

دولت آگاه است که نقش او در تدوین، اجرا و تفسیر قانون مربوط به ازدواج کودکان برای جلوگیری از این اقدام کافی نیست. هیچ چیز بهتر از خود قانون بیانگر این آگاهی نیست. با قراردادن تعهد لغو ازدواج کودکان توسط  خود عروس و داماد، مسلم شد که این قانون موفق نخواهد بود. اثبات این قضیه نسل هایی است که می گویند هیچ عروسی خود  را به مخاطره نمی اندازد تا ازدواجش را بهم بزند. علیرغم تمام اصلاحیه ها، قانون  مقابله با ازدواج کودکان همچنان بی اثر است. کاهش اندک آمار ازدواج کودکان و به همان نسبت افزایش نرخ ازدواج به دلیل روند کلی تحولات اجتماعی است. آیا این تغییر به واسطه رهنمود های آگاهانه از تساوی جنسیتی یا با وجدان  بیدار حاصل شده است؟ امیدوارم بتوان پاسخ این سوال را با شفافیت و اطمینان داد.

دلیل اینکه چرا نمی توان مطمئن بود این است که نگرش ها و رفتار هایی که به دوران کودکی دختران شکل داده اند انحصاراٌ زندگی آنها را در بر گرفته است. در عرف معمول چنین نگرش هایی "تبعیض آمیز" نامیده می شوند. مشکل اینجاست که این نگرش ها عمیقاٌ درگیر پروسه جنسیتی اند که به خودی خودی برای به انزوا کشاندن  دختران هیچ هدفی ندارد و نمی توان به آن برچسب تبعیض آمیز را زد. جامعه ما در روابط جنسیتی به واسطه تعریف و سازماندهی  زود هنگام زندگی مشترک دختران که بسیار متفاوت از پسران است، عدم تقارن خود را حفظ کرده است. اگر از ما خواسته شود که دوران کودکی را تعریف کنیم، به نظر می رسد برخی عناصر رایج مانند آزادی و خود جوشی تا حدی بی ربط یا غیر قابل انطباق با رفتاری است که از دختران حتی در دوره ابتدایی انتظار می رود.

جامعه شناس لی لا دوب، باتلاق تدریجی دختران را از کوتاه شدن دوران کودکیشان تا رسیدن به خود آگاهی "جسم محور " ترسیم کرد. تصویر موشکافانه آقای دوب از دختران هندی نهادینه شدن اضطرابی عمیق و کُف نفس را در آنها آشکار می سازد. توضیحات دوب همچنین نشان می دهد که ازدواج و مادر شدن چگونه برای دختران به عنوان هدف غایی زندگی نهادینه شده است.

 مهمترین مشاهده او جنبه آماده سازی برای ازدواج است. امروز دختران از ۵۰ سال پیش دیرتر ازدواج می کنند، اما با این حال دوران کودکی آنها همچنان دوره آماده سازی طولانی آنها برای زندگی مشترک است.

ابزار اصلی در دسترس دولت برای قطع چرخه فرهنگی حاکم در تربیت دختران، آموزش است. آیا دولت هندوستان توجه کافی را به نقش آموزش در حوزه جنسیت داشته است؟ در حال حاضر همه چیز به حال خود رها شده است.

اما آموزش و پرورش، در حیطه سیاست های اجتماعی نادیده گرفته شده است. به همین دلیل است که ثابت شده پیوستگی فرهنگی در مسائل جنسیتی سرسخت است. در اواخر ۱۹۷۰ شکافی در کشور به وقوع پیوست. "وینا مازومدار" و دستیار او تلاش های بی امانی را درون کشور به انجام رساندند. آنها اقدامات قابل توجهی را در مراکز مطالعات زنان در برخی دانشگاه ها آغاز کردند.

آرزو می کنم هزاران کالج هم در این جریان سازنده به دانشگاه های هندوستان بپیوندند. اما ظرف چند دهه گذشته، سیاست های فرا رفاهی ایالتی، با حوزه بی شرمانه تمایلات جنسی مرد سالارانه همسو شده است. مطمئناٌ آموزش وپرورش منجر به کمرنگ شدن عدم تقارن جنسی می شود. به عنوان مثال خلق کارکتر مونث "آبیمانیوز " که در تحقیقات راجع به آن بحث کرده ام. برنامه های دولت نظیر :"کاستوربا گاندی بالیکا وی دی یا لایا"، آغاز شد تا اثر نسبتاٌ اندکی را برروی قشر روستایی فقیر داشته باشد. اما این پیشقدمی هم قربانی عدم تامین بودجه شد.

با اعلام اینکه روابط زناشویی با عروس خردسال در حکم تجاوز است دیوان عالی دو شکاف بالقوه را در جریان ثابت هنجار های فرهنگی به وجود آورد. دادگاه مقوله ازدواج  را از تجاوز جدا کرد وآن را به عنوان توضیحی در مورد هنجار های جنسی و دیدگاهی برای زیستن برجسته ساخت. این تغییر کوچکی نبود. حکم مذکور در جستجوی ایجاد مزایای بیشتر در چارچوب کلی قوانین  برای دختران  بود که "حقوق کودک " نام گرفت. تا به حال قوانین مربوط به کودکان، منجمله آنهایی که ازدواج آنها و عدالت در مورد  نوجوانان را شامل می شود، از طبیعت جنسیتی فاصله داشت و آسیب پذیری فوق العاده دختران را نادیده گرفته بود. برای نخستین بار تبعیض مثبت به دختران نشان داده شد. با امید به اینکه این تغییر آغاز سیاست اجتماعی جدید هم راستا تر با واقعیت اجتماع باشد.

به هر حال، پیشرفت قانون به سختی می تواند سناریوی سیاست های کلی را خصوصا از نقطه نظر مالی تغییر دهد. وقتی حق تحصیل همگانی (آر تی ای) به تصویب رسید، امیدوار بودیم که بودجه مدارس افزایش یابد. اما حتی زمانی که رشد اقتصادی بالا بود، بودجه آموزش و پرورش جزء حداقل های برنامه بودجه  بود. حال وقتی گفته می شود که رشد اقتصادی کاهش یافته است، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این سیستم ناکارآمد ابزاری را فراهم آورد و فعالانه برای عدالت جنسیتی تلاش کند.

نویسنده کریشنا کومار: مدیر اسبق "ان سی ای آر تی " و نویسنده هندی جدیدترین و آخرین اخبار است.

ملاحظه: ازدواج کودکان در هند بسیار زیاد است و دولت و قانونگذاران با توجه به ناهنجاری های این نوع ازدواج، قانونی را تصویب کردند که هرگونه مقاربت با یک دختر زیر هیجده سال، تجاوز محسوب می گردد. اما کارهای دولت تا زمانی که فرهنگ این نوع ازدواج ها در جامعه رواج داشته باشد نمود عینی نخواهد داشت و به همین خاطر بسیاری از جامعه شناسان خواستار نهادینه شدن فرهنگ حذف این نوع ازدواج ها در جامعه شده اند.

روزنامه:ایندین اکسپرس  مورخ: ۱۸ اکتبر

سال ۱۳۹۶

کد خبر 1965

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =